سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل ها بر دوستی آن که به آنها نیکی کند و دشمنی آن که بدان ها بدی کند، سرشته شده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
بسیجی تنها
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» فساد و راه های مبارزه با آن

فساد و راه های مبارزه با آن

فساد چیست؟

اولین گام برای تجزیه و تحلیل این مطلب، ارائه تعریفی روشن از فساد است. زیرا تا زمانی که به ادبیات واحدی نسبت به این موضوع نرسیم، نمی توانیم درباره آن بحث کنیم؛ چرا که ممکن است کسی موضوعی را فساد بداند و دیگری صَلاح بداند. لذا بسیار خلاصه و تیتروار به تعریف فساد می پردازیم.

 

1.      تعریف لغوی فساد

1.1.   تباه شدن (ترجمان علامه?جرجانی) ، ضد صَلاح، به ستم گرفتن مال کسیرا، تباهی، خشکسال، فاسد، تباه، گزند و زیان، ظلم و

ستم[1]

1.2.   تباه شدن، متلاشی شدن، از بین رفتن، تباهی، خرابی، نابودی، فتنه، آشوب،  لهو و لعب، کینه، دشمنی[2]

1.3.   انحراف، تباهی، بداخلاقی، مصیبت، بدنامی، قلمه، پیوند، پیوند گیاه، گیاه پیوندی، پیوند بافت، تحصیل پول و مقام و غیره از راه های نادرست، ساخت و پاخت، سوء استفاده،اختلاس، خندق، پیوند زدن، بهم پیوستن، جفت کردن، از راه نادرستی تحصیل کردن[3]

 

2.     تعریف اصطلاحی فساد

اما فساد در اصطلاح دارای معانی کمی متفاوت نیز هست، که متناسب با دامنه تعریف آن بیان می شود. در ادامه تعدادی از این تعاریف اصطلاحی بیان می گردد.

2.1.   «فساد در این قانون هرگونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی، جمعی یا سازمانی که عمداً و با هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذ

یرد؛ یا ضرر و زیانی را به اموال، منافع، منابع یا سلامت و امنیت عمومی و یا جمعی از مردم وارد نماید نظیر رشاء ، ارتشاء ، اختلاس، تبانی، سوءاستفاده از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات، دریافت و پرداخت های غیرقانونی از منابع عمومی و انحراف از این منابع به سمت تخصیص های غیرقانونی، جعل، تخریب یا اختفاء اسناد و سوابق اداری و مالی»[4]

2.2.   «فساد سوءاستفاده از قدرت عمومى به نفع منافع خصوصى»[5]

2.3.   «فساد، عبارت خواهد بود از نقصانو عدم تمامیّت عمل از آن جهتى که مورد رغبت است»[6]

2.4.   «فساد معنای مقابل درستکاری است»[7]

2.5.   «فساد در مقابل صَلاح است و به هر کار تخریبی فساد می گویند. بنابر این هر کاری که در جهت نقص و تخریب باشد و یا افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی باشد، عنوان فساد بر او صدق می کند»[8]

2.6.   «فساد خارج شدن از حد اعتدال است، چه زیاد باشد یا کم و ضدش صلاح است. مورد استعمالش در جان، بدن و اشیائی است که از حد اعتدال و مستقیم خارج شده اند»؛[9]  و در هر عمل تخریبی استعمال می شود بنابراین به هر کاری که در او نقص باشد، و هر افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی فساد می گویند و مصداق فساد هستند.

3.     انواع فساد چیست؟

بر اساس حوزه های وقوع فساد، می توان انواع فساد را به شرح زیر بیان نمود. البته در بسیاری از مواقع این موارد به صورت ترکیبی ملاحظه می شود. به طور مثال وقتی شاهد فساد اقتصادی هستیم، به طور هم زمان فساد اخلاقی یا سیاسی هم بروز کرده است.

3.1.   فساد اقتصادی

3.2.   فساد سیاسی

3.3.   فساد اعتقادی

3.4.   فساد اخلاقی

3.5.   فساد اجتماعی

3.6.   فساد اداری

4.     انواع مصادیق فساد

بر اساس تعاریف و دسته بندی های انجام شده برای فساد، مصادیق رایجی را درجامعه بر می شمارند، که در ادامه تعدادی از این مصادیق ذکر گردیده اند.

4.1.   اختلاس

4.2.   رشاء (رشوه دادن) و ارتشاء (رشوه گرفتن)

4.3.   حیف (در مقابل مِیل)

4.4.   مِیل (در مقابل حیف)

4.5.   رانت خواری

4.6.   باند بازی

4.7.   حزب گرایی (در مقابل حق گرایی)

4.8.   فامیل سالاری (در مقابل شایسته سالاری)

4.9.   باند سالاری (در مقابل شایسته سالاری)

4.10

.    آشناپرورى

4.11.    انحراف فکری و اعتقادی

4.12.    مکر با خدا و رسول (ص)

4.13.    جنگ با خدا و رسول (ص)

4.14.    نفاق اعتقادی و رفتاری

4.15.    روابط نامشروع جنسی

4.16.    رذائل اخلاقی

4.17.    اعتیاد به مواد مخدّر

4

.18.    تعاملات نا سالم اجتماعی

4.19.    قتل نفوس

4.20.    روابط ناسالم اداری

4.21.    حاکمیت سازمان های غیر رسمی بجای سازمان های رسمی

4.22.    ..........

 

5.

     فساد در قرآن

بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد در قرآن آمده، با واژه فساد بیان نشده است. بلکه در قالب الفاظ دیگر آمده اند؛ مانند واژ? «خبال» یعنی زیادی در فساد. کلم? «لا تعثوا» به معنای شدت در فساد،و کلمات دیگری؛ مانند «الدخل» در قول خدای متعال «دخلا بینکم» و «الفحشا»، «الثبور»، «البوار»، که هم? این‌ها افاد? معنای فساد می دهد. بنابراین اگر بخواهیم تمام آیاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئل? فساد را مطرح کرده اند متعرض بشویم نیاز به نوشتاری مفصل است؛[10] لذا در این مقال فقط به خلاصه ای از موارد که عیناً به کلمه فساد و ریشه آن (فسد) اشاره می شود.

فساد در قرآن در مقابل «صَلاح» است، و مُفسد در مقابل مُصلح آمده است.[11]

در قرآن کلماتی که از ریشه و ماده «فسد» آمده اند، در 47 آیه بوده و50 بار تکرار شده اند.[12]

کلمه فساد در

انواع آن در کنار تخلّفاتی همچون موارد زیر آمده، که احتمالاً می توان آن ها را جزء فساد به حساب آورد.

·              کسانی که «یخَُدِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا»

·              کسانی که «یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»

·              کسانی که  «یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»

·              کسانی که «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْم»

·              کسانی که «أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ»

·              کسانی که «الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِفَساداً»

·              کسانی که «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ .... وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً»

·              کسانی که «فَظَلَمُوا بِها»

·              کسانی که «ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ»

·              کسانی که «یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ»

·              کسانی که «کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ»

·              کسانی که «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»

·              کسانی که «عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی‏ نِساءَهُمْ»

·              کسانی که «لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَ تَأْتُونَ فىِ نَادِیکُمُ الْمُنکَر»

·              کسانی که «تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ»

6.     عوامل ایجاد فساد چیست؟

با توجه به تعاریف و مصادیق بیان شده برای فساد، و نیز مبانی علمی مرتبط مانند مبانی مدیریتی، رفتار سازمانی و روان شناسی عوامل اصلی ایجاد و بروز و ظهور فساد را به شرح موارد زیر می توان بیان نمود.

6.1.   عدم وجود کنترل درونی؛ و یا به عبارتی عدم وجود تقوی و پرهیزکاری باعث بروز فساد می گردد. چنانچه فرمود: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ»[13] یعنی: «و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکارى است! و از من بپرهیزید اى خردمندان!»

6.2.   احساس بی نیازی؛ چنانچه فرمود: «کلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَیَطْغَى* أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ»[14] یعنی: «چنین نیست (که شما مى‏پندارید) به یقین انسان طغیان مى‏کند، از اینکه خود را بى‏نیاز ببیند!». احساس بی نیازی عاملی است که باعث طغیان و فساد می گردد.

6.3.   احساس عدم وجود کنترل بیرونی و مشاهده؛ یکی دیگر از عوامل بروز فساد است، چنانچه فرد خود را بی قید و بند و آزاد

بلاقید تصوّر نموده و در اینجاست که امکان هر گونه بروز فساد ممکن خواهد شد.

چنانچه فرمود: «أَ رَءَیْتَ إِن کَذَّبَ وَ تَوَلىَّ * أَ لَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى‏»[15]یعنی: «به من خبر ده اگر (این طغیانگر) حق را انکار کند و به آن پشت نماید (آیا مستحق مجازات الهى نیست)؟! آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) مى‏بیند؟!»

6.4.          احساس عدم بازخواست؛ وقتی که فرد خود را از مواجهه با بازخواست و تنبیه مصون می داند و یا تبعات منفی مجازات را کمتر منافع فساد! می داند، و تقوای درونی نیز ضعیف بوده و او را از انجام فساد باز نمی دارد آن گاه محیط را برای اعمال مفسده انگیز مهیّا می بیند. این جاست که شاهد یکه تازی های مفسدین خواهیم شد. شاید به همین دلیل باشد که خداوند رحمان یکی از وظایف پیامبران را ترساندن و انذار قرار داده است. چنانچه در بیش از صد جای قرآن از انذار یاد گرده است. مانند اینکه فرمود: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً»[16] یعنی: «ما تو را به حق، براى بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم» و یا در جای دیگر فرمود: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ»[17] یعنی: «مردم (در آغاز) یک دسته بودند خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند»

 

6.5.          عدم وجود ضمانت های اجرایی لازم؛ باعث تجرّی و عصیان خلافکاران و مفسدان می گردد. لذا گفته شده که عوامل بازدارنده اولاً باید در حد مناسب بازدارندگی باشد و ثانیاً ضمانت اجرایی داشته باشد. در همین دلیل است که خداوند متعال پس از اعلام ارسال رُسُل، می فرماید ما آهن را فرستادیم. آنجا که فرمود: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ

بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ»[18] یعنی: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى مى‏کند بى‏آنکه او را ببینند خداوند قوىّ و شکست‏ناپذیر است!» و در جای دیگر ضمانت را قوی تر هم می کند و خودش را ضامن حسابرسی می فرماید. «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ عَلَیْنَا الْحِسابُ»[19] یعنی: «در هر حال تو فقط مأمور ابلاغ هستى و حساب (آنها) بر ماست.»

 

6.6.          توجیهات ذهنی بی اساس و عذرتراشی های جاهلانه؛ یکی دیگر ازعوامل بروز فساد است که افراد برای اغناء ذهنی خود و جامعه به دنبال بهانه تراشی و عذرتراشی هستند، چنانچه خداوند می فرماید: «بَلِ الْانسَانُ عَلىَ‏ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ * وَ لَوْ أَلْقَى‏ مَعَاذِیرَهُ»[20] یعنی: «بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است، هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهایى بتراشد!»

 

6.7

.          عدم اطلاع از قوانین لایتغیر جهان هستی؛ یکی دیگر از مواردی است که بعضاً روی می دهد، و افراد به خیال اینکه برای رسیدن به اهداف شان از هر وسیله ای می توانند بهره ببرند، درگیر در فساد می شوند. مثلاً دروغ می گوید، دزدی می کند و ... تا به خوشی دنیا برسد! در صورتی که اگر بداند قانونی در دنیا حاکم است که از راه معصیت خدا نه تنها به اهدافت نمی رسی بلکه از آن دوان دوان دور می شوی، دیگر از راه های مفسده انگیز دنبال سعادت نمی رود! چنانچه رسول اللَّه (ص) فرمودند: «وَ مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللَّهِ کَانَ أَبْعَدَ لَهُ مِمَّا رَجَا- وَ أَقْرَبَ مِمَّا اتَّقَى»[21] یعنی: «کسى که از راه گناه از پى کارى برخیزد از چیزی که به او امید دارد بیشتر دور می شود و به آنچه از او می ترسد نزدیک تر می شود» و یا امام حسین (ع) فرمودند: «من حاول امرا بمعصیة اللَّه کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر»[22] یعنی: «کسى که از راه گناه از پى کارى برخیزد امیدش بیشتر فوت مى‏شود و از آنچه میترسد سریعتر بآن مبتلا میگردد»

 

7.     راه های مقابله با فساد چیست؟

در ابتدا ذکر چند نکته ضروری است:

نکته اوّل: به قول بزرگی، با موعظه نمی شود کشور را اداره نمود. البته ذکر و موعظه لازم است ولی کافی نیست؛ «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنینَ[23]» یعنی: «و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود مى‏بخشد». اما همانطور که گذشت در کنار ارسال رُسُل، ابلاغ کتب و قوانین، بایدها و نبایدها و تعیین میزان و شاخص را داریم؛ سپس خداوند همه این موارد را با نیروی شدیدِ ضمانت کننده تکمیل می فرماید.[24]

نکته دوّم:برای اداره امور یک مجموعه و سازمان از حد کوچک آن مانند خانواده گرفته تا در حد عالی آن مانند یک کشور، ایجاد، توسعه و بهینه سازی سیستم ها و نظامات یک امر ضروری برای تبدیل موعظه ها و ذکرها به عمل و اجراست. چنانچه امیرالمومنین (ع) در لحظات واپسین عمر مبارک شان و پس از ضربت خوردن اشاره به نکاتی کلیدی و مهم می نمایند: «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ

صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُم[25]» یعنی: «شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانى را که این وصیّت به آنها مى‏رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ایجاد صلح و آشتى در میانتان سفارش مى‏کنم».

در این رابطه فعالیت های با ارزش بسیاری در لایه های نرم افزاری و سخت افزاری نیز به انجام رسیده است. مانند تولید محتوا در قالب کتاب الحیاه. چنانچه مولف در ابتدای آن چنین می گوید: «الحیاة، یک جهان بینى و جهان شناسى مرتبط، و یک دستگاه (سیستم) فکرى- علمى دینى است، فهم شده و برگرفته از اصل اسلام، یعنى: قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم «ص» و امامان معصوم «ع»، و فهرستى است از مسائل و نیازهاى گوناگون فردى و اجتماعى و مادّى و معنوى انسان، در زندگى متحوّل و نوین بشرى، به مقصود تأسیس جامعه سالم و متکامل انسانى. و غرض از آن موعظه و پیشنهاد نیست، بلکه عرضه داشت یک نظام است با ترسیم زمینه‏هاى اجرایى آن.»[26]

اما کارهای انجام شده بسیار کمتر از نیاز امروز جامعه ما در این مهم است. لذا ما نیاز جدّی به تولید نظامات و سیستم ها برای تبدیل ایده ها و فکرها و موعظه ها، به عمل و اجرا داریم. والّا نبود نظامات باعث ایجاد سستی و خلل و نهایتاً نفوذ مفسدان در امور می گردد.

نکته سوّم: ایجاد سیستم و نظامات ضروری است اما باید آن را با منابع انسانی کارآمد و دارای شاخصهای لازم تکمیل نمود. به عبارتی سیستم بدون کادر مناسب، بی خاصیت و یا کم خاصیت است.

بر اساس این مقدمات چند راه اساسی مقابله با فساد بیان می گردد.

 

7.1.  سیستم سازی (نظام سازی)

7.1.1.      تعیین فرآیندهای کاری مستند، معقول و منطقی؛ بدان معنا که با تعیین فعالیت های کلیدی و ترسیم مسیر اجرای آن

ها بر اساس مدل های علمی رایج بتوانیم مبنایی استاندارد و عقلایی را در اجرای امور پایه گذاری کرده، تا از اعمال سلیقه ها و یا فساد جلوگیری نماید.

7.1.2.      اصلاح ساختار و سازمان؛ به منظور افزایش کارآیی و اثربخشی و حذف نقاط کور سیستمی برای جلوگیری از امکان نفوذ غیر مجاز به سیستم.

7.1.3.      ایجاد سیستم نظارت و ارزیابی؛ به منظور پایش و رصد مستمر وضعیت و تطبیق واقعیت (وضع موجود) با حقیقت (وضع مطلوب) انجام می شود. در ایجاد این سیستم بکارگیری دانش های نو مانند فناوری اطلاعات ضروری است.

7.1.4.      ایجاد سیستم ارزشیابی؛ برای رتبه بندی کارآیی و اثربخشی و عوامل آن ضروری است.

7.1.5.      تعیین مجازات های بازدارنده؛ (متناسب با هر فساد) یکی از عوامل بازدارنده در وقوع فساد می باشد. تناسب این مجازات ها با عنوان فساد بسیار اهمیت دارد. چرا که اگر مجازات کمتر از میزان لازم باشد، عامل بازدارندگی را از دست می

دهد، و اگر بیشتر از میزان لازم باشد، از عدالت خارج می شود.

7.1.6.      تعیین شاخص های انتصاباتی؛ مانند دانش، توانایی، مهارت و نگرش برای هر شغل در کشور/سازمان مشخص شود، و انتصاب مدیران بر اساس این شاخص ها صورت پذیرد. البته بدیهی است اولویت در تدوین و اعمال این شاخص ها برای مشاغل مهم تر و حساس تر است. مواردی مانند رییس مجلس، رییس کمیسیون های مجلس، وزرای دولت، معاونین وزرا، روسای سازمان های ملی و استانی، استانداران، فرمانداران، شهرداران، روسای دستگاه های فرهنگی و ... .

7.1.7.      تعیین شاخص های انتخاباتی؛برای هر یک از مناصب کشوری که با انتخاب مستقیم مردم برگزیده می شوند. مانند نمایندگان مجلس، نمایندگان خبرگان رهبری، رییس جمهور، اعضای شورای شهر و روستا. این شاخص ها مواردی هم چون دانش، توانایی، مهارت و نگرش هستند.

7.1.8.      ایجاد سیستم شاخص مدار برای انتخابات و انتصابات؛که پس از تعیین شاخص های مربوطه، رتبه بندی گزینه ها برای انتخاب یا انتصاب اشخاص با استفاده از روش های تصمیم گیری خبره به انجام می رسد. این سیستم باعث انتخابی علمی و بر اساس گزینه هایی بومی می گردد.

7.2.  کادر سازی

7.2.1

.      تربیت منابع انسانیمورد نیاز و مناسب برای هر یک از جایگاه های شغلی اولویت دار در کشور (بر اساس شاخص های تعریف شده برای هر شغل)

7.2.2.      تربیت منابع انسانیمورد نیاز و مناسب برای هر یک از مناصب (بر اساس شاخص های تعریف شده برای هر منصب)

 

8.     اولویت بندی در مبارزه با فساد

اولویت بندی در مبارزه با فساد یک ضرورت است. چرا که باید از مفاسد اولویت دار تر شروع کرد تا بسیاری از مفاسد معلول خود به خود نابود شوند. این اولویت بندی به سه روش ممکن است.

8.1.  اولویت بندی موضوعی

در این نگاه اولویت ها بر اساس موضوعات مشخص می شوند، و موضوعات با اهمیت تر در اولویت قرار می گیرند.

8.2.   اولویت بندی سلسله مراتبی

در

این نگاه اولویت ها با رده های بالاتر سلسله مراتبی است. زیرا فرمودند: «الناس على دین ملوکهم»[27] یعنی: «مردم بر دین حاکمان شان هستند» و یا امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند: « النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم»‏[28]یعنی: «مردم به حاکمان شان شبیه ترند تا به پدران شان» و بنابر همین تحلیل است که آیه الله جوادی آملی (حفظه الله) می فرمایند: «ظاهر مردم، باطن مسئولان است»[29]

لذا باید از بزرگان جامعه شروع کرد و مرحله به مرحله به لایه های زیرین وارد شد.

* * * * *

9.      جمع بندی

مبارزه با فساد در درون هر سیستم و نظامی به عنوان یک امر سلبی، بازدارنده و واکسینه کننده سیستم دارای ضرورت زیاد است، و هر چه مأموریت و رس

الت آن مجموعه مهم تر باشد، مبارزه با فساد از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

برای مبارزه با فساد باید عوامل شکل گیری و ایجاد آن را نشانه رفت، و در مراحل اولیه از تشکیل آن جلوگیری نمود. لذا شناسایی عوامل فساد و مؤلفه های تعیین کننده در آن جزء اولین گام های مبارزه با فساد به حساب می آید.

در گام های بعدی مبارزه با فساد می بایست بر دو مطلب اصلی تأکید نمود. اول سیستم سازی و نظام سازی؛ و دوم کادرسازی و تربیت منابع انسانی. چرا که نقص ها و خلل های موجود در سیستم هاست که فسادزایی می کند؛ لذا غیر ممکن است دنبال فساد زدایی باشیم و سیستم سازی نکنیم. شاید تأکید مقام معظّم رهبری (مدظلّه العالی) مبنی بر اینکه : «ساخت درونى نظام» باید استحکام پیدا کند» ناظر بر همین مطلب باشد. در کنار این مطلب از نقش کلیدی و تأثیرگذار عوامل انسانی در جلوگیری از ظهور و بروز فساد امری غیر قابل انکار و مهم است.

و در نهایت مانند هر برنامه ریزی دیگری باید اولویت بندی و اهم و مهم نمود. حرکت های ایجابی و سلبی مورد نظر در این فرآیند باید شاخص مدار و اولویت مدار باشد، تا ما را در بازه زمانی کوتاه تر و با حداقل هزینه ها به نتیجه برساند، و به عبارتی انتخاب باید بهینه باشد.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ستوده ( سه شنبه 93/3/27 :: ساعت 11:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یاسر ستوده
فساد و راه های مبارزه با آن
مبارزه با مفاسد اخلاقی
مبارزه با فساد و منکرات

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 2234
» درباره من

بسیجی تنها

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب