بحث مفاسد اخلاقی با شدت و ضعف آن در همه جوامع بشری وجود دارد. اینکه چگونه می توان با ناهنجاری ها و مفاسد در جامعه مقابله و آنها را یا ریشه کن و یا به حداقل رساند مکاتب مختلف هر کدام دیدگاه ها و ساز و کارهای خاص خود را ارائه داده اند به اعتقاد نویسنده این مقاله قرآن کریم بهترین راهکارها را در جهت مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی مطرح کرده است که در بخش نخست آن نگارنده ضمن بررسی ابعاد و آثار ویرانگر فساد به راهکارهای پیشگیری از فساد و تهاجم فرهنگی پرداخت. اینک قسمت پایانی آن را از نظر می گذرانیم.
بدحجابی و بی حجابی از دستاوردهای شوم استعمار جدید و حربه مهم تهاجم فرهنگی است، در مقابل حجاب و پاسداری از آن یکی از مهم ترین عوامل صلاح و سداد جامعه شمرده می شود هر جامعه که حجاب و عفاف خود را حفظ کرده دین و فرهنگ خود را نیز نگهداشته است و هر جامعه که حجاب در آنها کم رنگ شده است به همان نسبت دین و فرهنگ و آداب در آنجا رنگ باخته است، قرآن درباره حجاب دستورات اکیدی دارد که به نمونه هایی اشاره می شود.
1- «به زنان با ایمان بگو چشم های خود را فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و روسری های خود را بر سینه خود افکنند ]تا گردن و سینه پوشیده شود[ و زینت خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسر برادرانشان، یا پسر خواهرانشان یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نکوبند تا زینت پنهانشان دانسته شود ]و صدای خلخال ها به گوش رسد[ و همگی به سوی خدا برگردید تا رستگار شوید.» شأن نزول آیه فوق طبق سخن امام باقر(ع) مربوط به جوانی است که براثر چشم چرانی صورتش به استخوانی بیرون آمده از دیوار اصابت کرد و مجروح شد، و علت جذب جوان مراعات نکردن حجاب از طرف آن زن بود.
2- «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنانت بگو، جلبابها(روسری های بلند) خود را بر خویش افکنند، که این کار برای این که آنها ] به عفت و حریت[ شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است؛ و خداوند همواره غفور و رحیم است.»
در شأن نزول آیه فوق آمده که شب هنگام زنان برای نماز مغرب و عشاء به مسجد می رفتند برخی از جوانان هرزه بر سر راه آنها می نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار می دادند و مزاحم آنان می شدند. آیه نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا بخوبی شناخته نشوند و کسی بهانه مزاحمت نداشته باشد.
دو نکته در آیه باتوجه به شأن نزول قابل دقت است:
1- برای جلوگیری از مزاحمت های خیابانی دستور حجاب کامل به زنان می دهد هرچند در آیه بعدی مزاحمان را نیز تهدید کرده است، معلوم می شود حجاب در ریشه کنی هرزگی و مزاحمت ها نقش دارد.
2- با حجاب، زنهای باشخصیت و متدین شناخته می شوند لذا با عمل خود به هرزگان اجازه نمی دهند که به حریم حرمت آنها اهانت نمایند.
مسائل ریز حجاب و حد و حدود آن در جای خود مطرح شده است و در حوصله این مقال نیست، آنچه از آیات حجاب بدست می آید این است که برای پیشگیری و حتی دفع فساد حجاب نقش مهم و کلیدی دارد.
قرآن برخی عوامل دیگری را طرح نموده که به صورت عمیق تر و با دوام بیشتر هم در پیشگیری و بازدارندگی نقش دارد و هم در رفع و برداشتن گناهان و آلودگی ها، جهت اختصار به صورت فهرست وار به آنها اشاره می شود.
اعمال عبادی مانند نماز و روزه و حج و... نقش مهمی در بازدارندگی از گناهان دارند، قرآن درباره نماز می فرماید: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر؛44 براستی نماز انسان را از زشتی ها باز می دارد.» و درباره روزه فرمود: «کتب علیکم الصیام... لعلکم تتقون؛45 روزه بر شما واجب شده... شاید پروا پیشه شوید.»
در یک کلام درباره هر عبادت و پرستش حق می گوید: «یایها الناس اعبدوا ربکم... لعلکم تتقون؛ ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید شاید پروا پیشه شوید.»
انسان فطرتاً عاشق کمال و از نقص و عیب گریزان است، همین امر باعث می شود که به دنبال الگوی مطلوب و کاملی باشد الگوپذیری چون سازگار با فطرت انسان است از مؤثرترین روش های پیشگیری و رفع گناهان شمرده می شود در این روش انسان نمونه ای عینی را مطلوب خویش قرار می دهد و به شبیه سازی دست می زند و گام در جای او می نهد. به همین جهت قرآن الگوهایی را معرفی می کند. در یک آیه می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه ؛ و مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» و همین طور ابراهیم(ع) برخی افراد دیگر را به عنوان الگو معرفی می کند48. که در رأس آن افراد ائمه اطهار(ع) قرار دارند.
یکی از عوامل توسعه فساد و بی بند و باری مخصوصاً در بین قشر جوان، رفقای ناباب و نامناسب است قرآن برای جلوگیری از این عامل تذکراتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
یک. حسرت دائمی: «و ]به خاطرآور[ روزی را که ستمکار دست خود را ]از شدت حسرت[ به دندان می گزد و می گوید «ای کاش» رسول(خدا) راهی برگزیده بودم! ای وای بر من، کاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم.»
دو. دوستی باتقوا پیشگان: «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین؛ دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند مگر پرهیزگاران»
نار خندان باغ را خندان کند
صحبت مردانت از مردان کند
این عوامل نیز خود به سه دسته تقسیم می شود:
عوامل فردی دوری از گناه و فساد و رهاشدن از دام این بخش از تهاجم فرهنگی متعدد است که به برخی از آنها اشاره می شود.
قرآن در بیش از 90 آیه توبه را در قالب های مختلف مطرح و بیان نموده است و آن را مهم ترین عامل رهائی از دام گناهان و فساد، و باعث رستگاری انسان می داند. در آیه می خوانیم: «توبوا الی الله جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون؛ و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان تا رستگار شوید.»
یاد خدا و نعمت های او، با این دید که نعمت دهنده در همه جا حاضر است و تمام هستی حتی خطورات قلبی و تخیلات انسان را زیر نظر دارد انسان را از پلیدی و زشتی نگه می دارد و به خوبی و نیکی وا می دارد.
علی(ع) فرمود: «هرکس قلبش را به دوام یاد خدا آباد کند کردارش در نهان و آشکار نیکو گردد.»
در قرآن بیش از دویست بار کلمه «ذکر» و مشتقات آن به کار رفته است، از جمله می فرماید: «فاذکرواء الاءالله ولاتعثوا فی الارض مفسدین؛ بنابراین، نعمت های خدا را متذکر شوید، و در زمین، به فساد نکوشید.» آیه می رساند که یاد نعمت ها جلوی فساد را می گیرد.
و در آیه ای دیگری فرمود: «واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛ خدا را زیاد یاد کنید تا رستگار شوید»
عامل دیگری برای برخورد با گناه و فساد، یاد مرگ و قیامت است. علی(ع) می فرماید: «پس هرگاه شهوت ها به شما روی آورند، مرگ را بسیار یاد کنید که یاد مرگ برای پندآموزی کافی است و رسول خدا(ص) اصحاب خود را پیوسته به یاد مرگ سفارش می کرد و می فرماید: مرگ را بسیار یاد کنید که همانا مرگ نابودکننده لذت ها و جداکننده شما از شهوت ها است.»
انسان با ملاحظه تاریخ و سرگذشت آنهایی که در فساد و بی بند و باری فرو رفتند و در مقابل تهاجم فرهنگی تسلیم شدند، و آبروی دنیا و آخرتشان را از دست دادند می تواند خود را از فرو رفتن در دام ها و تکرار خطاها و یا رها نمودن از آن، خود را بیمه کند.
علی(ع) فرمود: «و هرکس عبرت گیرد خود را ]از فرورفتن در خطاها و فسادها[ دور نگهداشته و هرکس خود را ]از بدی ها[ دور نگهداشت سالم می ماند.»
قرآن در هشت آیه با صورت های مختلف دستور به عبرت گیری داده است و گاه صریحا فرمان داده است: «فاعتبروا یاولی الابصر؛ پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت.»
سهم بزرگی از مفاسد اجتماعی، و پذیرش تهاجمات فرهنگی معلول سوءتربیت خانواده ها است، و چنانچه پدر و مادر خودشان وارسته و منزه باشند، و به فرزندان خویش توجه نموده، و در تربیت آنان کوتاهی ننمایند، بدون تردید کمک شایانی به اصلاح جامعه بشری نموده زیرا مفسدین و معتادان، سارقین و قاتل ها، منحرفین و شرابی ها... معمولا ریشه خانوادگی دارند.
پیامبر اکرم(ص): «هر مولودی براساس فطرت ]پاک و پاکیزه[ متولد می شود تا این که پدر و مادر او را یهودی یا نصرانی می نمایند.»
قرآن با صراحت تمام به مردان و سرپرستان خانواده ها دستور می دهد که هم خود را و هم فرزندان خود را در مقابل گناهان و فساد و بی بند و باری نگهدارند و حفظ کنند.
«یا أیها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره. ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگهاست نگه دارید.»
آیه خطاب به مؤمنان است از این می فهمیم که خانواده های مؤمن و مسلمان همیشه در معرض تهاجمات گناه و فساد قرار دارند، باید به گونه ای برنامه ریزی شود که بتوان جلوی آن تهاجمات را گرفت.
و پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خداوند هر مسئولی، از مسئولیتی که به وی سپرده شده است، سؤال خواهد نمود، که آیا آن را بدرستی به انجام رسانید یا ضایع کرد حتی از مرد نسبت به خانواده اش سؤال خواهد شد.»
اما راهکارهای هدایت خانواده و فرزندان و جذب آنها درجای خود باید بررسی شود، آنچه اینجا می توان گفت این است که پدر و مادر در مقابل رفتار فرزندان، رفقایی که دارند، و همین طور نوار مبتذل و یا سی دی های انحراف کننده که استفاده می کنند و یا نماز را که ترک می کنند مسئولیت دارند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «همراهی و دقت و مراقبت کنید در امور فرزندانتان، و نیکو گردانید تربیت آنها را؛ چرا که اولاد شما هدیه های خداوند به شما می باشند.»61 3- عوامل اجتماعی
قرآن افراد جامعه را واحدهای جدا افتاده بی ارتباط به هم نمی داند، بلکه همگی را پیکری می شمارد که به همدیگر مرتبط و متصل و دارای ولایت بر یکدیگرند، لذا وظائفی برعهده دارند که برخی از آن ها از این قرار است:
1- امر به معروف و نهی از منکر: مردان و زنان مؤمن برخی سرپرست برخی دیگرند، امر به معروف می کنند و از زشتی ها باز می دارند، نماز را به پای داشته زکات می پردازند و خداوند و پیامبرش را اطاعت می کنند. ایشان هستند که خداوند برایشان رحمت می آورد و بدرستی که خداوند صاحب اقتدار و حکیم است.»
امام باقر(ع) فرمود: «در آخر الزمان عده ای مورد اطاعت قرار می گیرند، که ریاکارند و به عبادت تظاهر می کنند ولی کم خردان و کوتاه فکرانند. آنان امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمی شمارند، مگر آن هنگام که ایمن از هرگونه ضرری باشند. همواره به دنبال عذرتراشی و بهانه گیری و راه گریز از این واجب الهی هستند به دنبال لغزش های علما و فساد عمل آنان می باشند. آنان به سوی نماز و روزه و هر عملی که ضرری مالی یا جانی را متوجه آنان سازد، آنها را ترک می گویند، همان گونه که برترین و شریف ترین واجبات؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر را ترک گفته اند. بدرستی که امر به معروف و نهی از منکر واجبی است که دیگر فرائض به واسطه آن به پا داشته می شود آنگاه که جامعه ای این گونه شد خداوند بر آنها غضب کرده و غضب وی عمومیت خواهد یافت پس نیکانی که در جامعه همراه اشرارند، و نیز کوچکترها با بزرگترها هلاک خواهند شد بدرستی که امر به معروف راه همه انبیاست... پس با قلب هایتان به مخالفت گناه برخیزید و با زبانهایتان آنها را رد کنید. و ضربه های سخت خود را به پیشانی گنهکاران وارد سازید و در راه خداوند از سرزنش ملامت گران نهراسید.»
2- دولتمردان و حکومت اسلامی: حاکم و دولتمردان اسلامی در گام اول به عنوان الگوهای جامعه وظیفه دارند، کارها و رفتار خویش را اصلاح نمایند، چرا که مردم به رفتار و اعمال آنها اقتدا می کنند، در گام بعدی وظیفه دارند حدود تعزیرات اسلامی را برای جلوگیری از مفاسد اجتماعی قاطعاً و بدون ترس از اعتراض ابرقدرت ها و وابستگان آنها اجرا نمایند، قرآن اجرای حدود را باعث حیات جامعه انسانی می داند آنجا که فرمود: «ولکم فی القصاص حیه یاولی الالبب لعلکم تتقون»64 و برای شما در قصاص حیات و زندگی است، ای صاحبان خرد! شاید شما تقوا پیشه کنید.»
امام هفتم(ع) درباره این آیه «فیحی به الارض بعد موتها: زنده می گرداند زمین را پس از مرگ آن» فرمود: «این آیه زنده شدن زمین به واسطه باران را نفرموده است، بلکه مقصود آیه این است که خداوند مردانی برمی انگیزد تا عدالت را زنده کنند و به واسطه زنده شدن عدالت و اقامه حدود، زمین زندگی را از سر می گیرد. هر مجازات اسلامی که در زمین اجرا شود نفع آن بیشتر از چهل روز باران است.»
نه تنها اجرای حدود برکاتی دارد و باعث جلوگیری و ریشه کنی فساد می شود، که اجرا نکردن آن از گناهان بس بزرگ است. علی(ع) هنگام اجرای یک حد از حدود الهی فرمود: «خدایا! تو به پیامبرت هنگامی که از دینت خبر می داد فرمودی: ای محمد هر کس یک حد از مجازات های مرا تعطیل کرده و اجرا نکند، با من دشمنی کرده و بدین وسیله خواستار مخالفت با من شده است.»
در گام سوم دولتمردان، صدا و سیما، روزنامه ها، نویسندگان و کلاً دستگاه های تبلیغاتی، وظیفه دارند، مردم و جوانان را از مفاسد و زیانهای تهاجم فرهنگی آگاه نمایند، چرا که امروز وسیله اصلی برای تهاجم فرهنگی به جوامع انسانی و اسلامی، همان تبلیغات وسیع و گسترده است